روش، تکنیک یا نمودار استخوان ماهی - Fish Bone Diagram

نمودار استخوان ماهی



روش، تکنیک یا نمودار استخوان ماهی (Fish bone Diagram) به نام های متعددی شناخته شده است از قبیل نمودار ایشیکاوا، نمودار علت و معلولی، استخوان ماهی، اسکلت ماهی و چند نام دیگر . این تکنیک توسط پرفسور ایشیکاوای ژاپنی از دانشگاه توکیو ابداع و طراحی شده و به مرور جایگاه خاصی در بین مدیران و اهالی تفکر پیدا کرده است. این روش تا جایی پیش رفت که حتی نرم افزارهایی برای طراحی نقشه های ذهنی مبتنی بر این تکنیک، طراحی و تولید شد. نرم افزارهایی از قبیل:

Mind Mapping - MindMeister- Mind Manager FreeMind - xmind


نمودار ایشیکاوا ( استخوان ماهی ) روشی مفید و ارزشمند در حل و شناسایی مسائل است. هرچند برخی، این روش را مناسب حل مسئله نمی دانند و از این تکنیک فقط در گام هایی از فرایند حل مسئله استفاده می کنند. در اصل، آنها این تکنیک را تنها روشی تجزیه و تحلیلی برای بیان، شناسایی و شناخت ابعاد مسئله می دانند که توانایی های زیادی در نمایان ساختن اِلمان ها، اجزای مسئله و روابط بین آنها دارد و می تواند تصویری کلی از مسئله را در اذهان ترسیم کند که با یک نگاه، تمامی شاخه ها و ابعاد آن قابل درک و فهم باشد و نه روشی برای راه حل یابی و انتخاب راه حل ها و در نهایت حل مسئله! اما از طرف دیگر بسیاری هم، کاربرد این روش را بسیار گسترده تر می دانند و معتقدند که در زمینه هایی چون ایده پردازی، حل مسئله، شناسایی کلیه علل احتمالی مسئله، مسئله یابی، بیان مسئله ، ایجاد تصویر منسجم از مسئله با ایجاد فضای بصری، روشن کردن روابط اجزای مسئله ، شناخت مسئله ، گزینه یابی، انتخاب راه حل و ... کاربرد دارد.
اما علت نامگذاری این فرایند حل مسئله به « استخوان ماهی »، به دلیل شکلی است که این نمودار بعد از جمع آوری اطلاعات به صورت بصری به خود می گیرد که شبیه به اسکلت ماهی است. ایشیکاوا در این فرایند، مسئله خود را روی سر ماهی می نویسد و اجزاء و اطلاعات مسئله به صورتی در نمودار و شاخه ها قرار می گیرد که در نهایت، تمامی اطلاعات به همراه نمودار به صورت تصویری و به شکل اسکلت ماهی ترسیم می شود.


 

اما استخوان ماهی(Fishbone) چیست؟


روش، تکنیک یا نمودار استخوان ماهی (Fish Bone Diagram) به نام های متعددی شناخته شده است از قبیل نمودار ایشیکاوا، نمودار علت و معلولی، استخوان ماهی، اسکلت ماهی و چند نام دیگر . این تکنیک توسط پرفسور ایشیکاوای ژاپنی از دانشگاه توکیو ابداع و طراحی شده و به مرور جایگاه خاصی در بین مدیران و اهالی تفکر پیدا کرده است. این روش تا جایی پیش رفت که حتی نرم افزارهایی برای طراحی نقشه های ذهنی مبتنی بر این تکنیک، طراحی و تولید شد.

ایشیکاوا ( استخوان ماهی ) روشی مفید و ارزشمند در حل و شناسایی مسائل است. هرچند برخی، این روش را مناسب حل مسئله نمی دانند و از این تکنیک فقط در گام هایی از فرایند حل مسئله استفاده می کنند. در اصل، آنها این تکنیک را تنها روشی تجزیه و تحلیلی برای بیان، شناسایی و شناخت ابعاد مسئله می دانند که توانایی های زیادی در نمایان ساختن اِلمان ها، اجزای مسئله و روابط بین آنها دارد و می تواند تصویری کلی از مسئله را در اذهان ترسیم کند که با یک نگاه، تمامی شاخه ها و ابعاد آن قابل درک و فهم باشد و نه روشی برای راه حل یابی و انتخاب راه حل ها و در نهایت حل مسئله! اما از طرف دیگر بسیاری هم، کاربرد این روش را بسیار گسترده تر می دانند و معتقدند که در زمینه هایی چون ایده پردازی، حل مسئله، شناسایی کلیه علل احتمالی مسئله، مسئله یابی، بیان مسئله ، ایجاد تصویر منسجم از مسئله با ایجاد فضای بصری، روشن کردن روابط اجزای مسئله ، شناخت مسئله ، گزینه یابی، انتخاب راه حل و ... کاربرد دارد.
اما علت نامگذاری این فرایند حل مسئله به « استخوان ماهی »، به دلیل شکلی است که این نمودار بعد از جمع آوری اطلاعات به صورت بصری به خود می گیرد که شبیه به اسکلت ماهی است. ایشیکاوا در این فرایند، مسئله خود را روی سر ماهی می نویسد و اجزاء و اطلاعات مسئله به صورتی در نمودار و شاخه ها قرار می گیرد که در نهایت، تمامی اطلاعات به همراه نمودار به صورت تصویری و به شکل اسکلت ماهی ترسیم می شود.

 

در روش بسیج اندیشه­ ها مساله اصلی را در یک دایره قرار داده و خط مستقیم را تا انتهای صفحه می کشیم. معیارهای شمارش­ شده را به ترتیب نزولی مرتب می کنیم. سپس از سر ماهی شروع کرده،  معیار با بیشترین تعداد را با خطی 45 درجه از محور اصلی خارج می کنیم و این کار را برای سایر معیارها هم انجام می دهیم. خط افقی باید نسبت به بیشترین تعداد معیارها نرمالیزه باشد. نقطه انتهای خط یا دم ماهی را صفر درنظر می گیریم و ابتدای خط نزدیک به سر ماهی یا همان مساله را برابر تعداد معیاری که بیشترین فرادوانی را دارد. طول ساقه­ها را هم متناسب با تعداد فراوانی معیار رسم­ می کنیم. در انتهای هر ساقه نام معیار مربوط به آن و در طول هر ساقه مشکلاتی را در زیر معیار دسته ­بندی شده ­اند را قرار می دهیم. حال باید یکی ازمعیارها را به عنوان مشکل اصلی انتخاب کنیم. برای این کار می توان از روش گروه نخبه مجتمع یا روش دلفی استفاده کرد.


گام دوم: یافتن راه حل برای مشکل


در این مرحله چرایی مسأله مشخص شده و باید برای آن راه حل مناسب یافت. روند این مرحله کاملاً مشابه مرحله قبل است. از اعضای گروه خواسته می شود که برای حل مشکل مورد نظر، چهار راه حلی که ممکن است مسخره به نظر برسد ولی از نظر آنها موثر است را در کاغذ ها بنویسند. مانند مرحله قبل نظرات جمع آوری می شود و نظرات خوانده می شود. تعداد دفعات پخش کاغذها بستگی به بضاعت فکری گروه دارد. لازم به ذکر است که با ارزش ترین ایده ها از این مرحله به دست می آید.

فعالیت بعدی که باید انجام شود، این است که تمام راه حل ها شماره مسلسل بخورد و هر راه حل یک شماره منحصر به فرد داشته باشد. حال جدولی شامل تمام ایده ها تهیه می شود واز اعضای گروه خواسته می شود که به میزان اثربخشی و امکان سنجی آنها نمره (از 1 تا 5) دهند.

 

ایده ها

امکان سنجی

اثر بخشی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بعد از اینکه تمام افراد گروه، جدول را تکمیل کردند، به اعضای گروه بر حسب میزان درگیری، اهمیت، و ارتباطی که با مشکل دارند، ضریب داده می شود. نسبت ضریب هر فرد به مجموع ضرایب حساب شده ( به طوری که جمع نسبت ها یک شود) و این نسبت در جدول ضرب می شود. برای هر ایده با احتساب ضرایب، میانگین کل برای میزان اثربخشی و امکان سنجی گرفته می شود و در نموداری که محور افقی آن میزان امکان آنجام آن ایده و محور عمودی اثربخشی آن را نشان می دهد.


1

2


میزان اثر بخشی

4

3

امکان سنجی


صفحه­ نمودار خروجی را به چهار قسمت تقسیم شده و مطابق شکل شماره­گذاری می گردد. در این نمودار ایده­هایی که در ناحیه 1 قرار می گیرند در اولویت هستند زیرا دارای امکان و اثربخشی بیشتری هستند. پس از آن ناحیه 2 در اولویت قرار می گیرد چون اثر بخشی لازم را دارد و باید امکان اجرای آن را به وجود آوریم. سپس ناحیه 4 که باید اثر بخشی مربوط به آن ایده ها را بالا برد و در نهایت ناحیه 3 که باید هم اثربخشی و هم امکان اجرای آن بهینه شود.

 

فواید انجام این روش


۱- حل کنندگان مساله را به بررسی تمامی اجزای مساله قبل از تصمیم گیری تشویق می کند.
2- به نمایش روابط بین علل و اهمیت نسبی آن علل کمک می کند.
3- به شروع فرایند خلاق کمک می کند زیرا توجه فرد یا افراد را معطوف به مساله می سازد.
4- به شروع یک توالی منطقی برای حل مساله کمک می کند.
5- به افراد کمک می کند تا به جای تأکید بر بخش کوچکی از مسأله (محدود نگری)، کل مسأله را ببینند (کل نگری).
6- روشی رابرای کاهش حیطه مساله به دست می دهد و به جای مسائل پیچیده، مسائل ساده تر را حل می کند.
7- به افراد کمک می کند به جای این شاخه و آن شاخه پریدن، روی مساله واقعی تمرکز کنند.

 

حال به بررسی نتایج به دست آمده از اجرای طرح بسیج اندیشه ها در مورد چگونگی راه اندازی کسب و کار خانوادگی می پردازیم :


در جمع 9 نفره ای سعی شد که چگونگی راه اندازی کسب و کار خانوادگی بررسی گردد. در این راستا بر اساس مراحل گفته شده در بالا ابتدا تعدادی کاغذ کوچک هم اندازه به مشارکت کنندگان داده شد و از آنها خواسته شد نظرات خود را در این مورد بنویسند سپس برگه ها جمع آوری شد و چند مرحله دیگر این فرایند تکرار شد. در انتها 372 نظر جمع آوری شد که این 372 نظر با همکاری پاسخگویان در 17 دسته زیر تقسیم گردید:



 71193381002857320636.jpg


 

۱- مسائل شخصی (84)

۲-سودآوری و سرمایه (46)

۳-پیش نیاز های علمی طرح(24)

۴-قوانین (24)

۵-انتظارات مشتریان (19)

۶-توقعات از اجرای طرح(18)

۷-تجربه های کاری(17)

۸-رقبا(16)

9-شراکت(16)

10-مکان یابی اجرای طرح(15)

11-مسائل بانکی(15)

12-ایده ها(13)

13-الزامات بعد از اجرای طرح(7)

14-محدودیت های زمانی اجرای طرح(7)

15-مباحث متفرقه(7)

16-موانع حقوقی(6)

17-فناوری(2)


 نمودار استخوان ماهی به صورت زیر رسم می شود: 

 

سپس از افراد خواسته شد که راهکارهایی در این زمینه ارائه دهند و پس از اتمام این مرحله از همه نمره های داده شده به هر ایده میانگین گرفته می شود و یک میانگین کلی برای هر ایده در نظر گرفته می شود. با استفاده از این میانگین ها نمودار امکان سنجی و اثر بخشی آن رسم خواهد شد.